دکتر جواد قاسمی رئیس انجمن روابط عمومی ایران
بخش زیادی از تأثیرگذاری، از خود ما آغاز میشود و نباید منتظر دولتها و مسئولان بمانیم. این خود ما هستیم که میتوانیم اثرگذار باشیم.»
روایت بیروایتی؛ بازخوانی جنگ از زبان رسانه و آسیبدیدگان
گزارشی از سومین نشست «برای حیات ایران»
سومین نشست از سلسله نشستهای «برای حیات ایران» با عنوان «روایت بیروایتی؛ بازخوانی جنگ از زبان رسانه و آسیبدیدگان» روز یازدهم شهریور در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد؛ نشستی که بار دیگر نسبت میان رسانه، نهادهای مدنی و مسئولیت اجتماعی در مواجهه با بحران را در کانون توجه قرار داد.
در آغاز، دکتر جواد قاسمی، مدیر انجمن روابط عمومی ایران، از قدمت و عملکرد این انجمن سخن گفت و بر اهمیت نهادهای مدنی در بزنگاههای اجتماعی تأکید کرد. او با اشاره به اینکه انجمن بهتازگی کمیتههای جوان و تازهنفس خود را فعال کرده است، بیان داشت: «بخش زیادی از تأثیرگذاری، از خود ما آغاز میشود و نباید منتظر دولتها و مسئولان بمانیم. این خود ما هستیم که میتوانیم اثرگذار باشیم.»
قاسمی برای نشان دادن قدرت خلاقیت مدنی مثالی زد: «کلیپی بسیار زیبا از ایران و کوچ عشایر پخش میشد و در پایان، تیزر آن با نام یک نهاد مدنی حامی ـ صادرات فرش ایرانی ـ به پایان میرسید. همینقدر خلاقانه و تأثیرگذار.»
او همچنین یادآور شد که انجمن روابط عمومی ایران در بیانیه و پیام تبریک روز خبرنگار، از آنان که «شجاعانه و آگاهانه در دل وقایع جنگ ایستادهاند» قدردانی کرده و تصریح نمود: «توسعه پایدار و سلامت اجتماعی بدون دسترسی آزاد به اطلاعات درست و شفاف ممکن نیست. امید داریم خبرنگاران کشورمان، در فضایی ایمن، آزاد و همراه با احترام، بتوانند رسالت خود را با انگیزه، آرامش و حمایت اجتماعی ادامه دهند.»
در سوی دیگر نشست، نازیلا حقیقتی، مدیر مسئولیت اجتماعی انجمن روابط عمومی ایران، موضوعی نظری اما بنیادین را طرح کرد: غیبت کهنالگوها در روایت جنگ دوازدهروزه.
او توضیح داد: «هر روایتی برای ماندگاری در حافظه جمعی نیازمند شخصیتهای ازلی است؛ الگوهایی که از دل اسطورهها و ادبیات تا امروز تداوم یافتهاند و بار عاطفی و اخلاقی داستان را به دوش میکشند: “معصوم” بهعنوان نماد امید، “قربانی” بهعنوان نماینده درد جمعی، “فرزانه” بهعنوان صدای خرد، “قهرمان” که اراده نجات را تجسم میبخشد و دیگر چهرههایی که روایت تاریخی را زنده و ماندگار میکنند.»
به باور حقیقتی، در جنگ دوازدهروزه بسیاری از این نقشها غایب بودند یا مجال بروز نیافتند: «نه قهرمانی شکل گرفت که روایت را به پیش ببرد؛ نه معصومی که جهان با او همدل شود؛ نه فرزانهای که در میانه آشوب صدای خرد باشد. قربانیان در سکوت رها شدند و رسانهها نتوانستند از این رنج، داستانی انسانی بیافرینند. به همین دلیل، جنگ به تجربهای خام و پراکنده فروکاسته شد؛ زخمی بیداستان و سکوتی بیتصویر.»
او وظیفه امروز را چنین ترسیم کرد: «باید برای بازماندگان نقشهایی روایتمند بسازیم، قربانیان را به صدا درآوریم و قهرمانان انسانی را تعریف کنیم. تنها در این صورت، حادثهای بیروایت میتواند به درسی تاریخی بدل شود.»
حقیقتی در ادامه بر مسئولیت اجتماعی دولت و رسانهها تأکید کرد: «اگر دولت میخواهد در حافظه تاریخی مردم جا بگیرد، باید بهموقع کهنالگوها را شناسایی و روایت کند. روایتهای خام و پراکنده نهتنها ماندگار نمیشوند، بلکه گاه حس معصومنمایی فیک برجای میگذارند. مسئولیت اجتماعی در سطح ملی، همچون یک اکوسیستم، باید اجزای پراکنده را به وحدت برساند؛ همانطور که یک شرکت با یکپارچهسازی همه واحدهایش به یک صدا بدل میشود.»
او این نکته را برجسته کرد که هیچ حوزهای نمیتواند در بحرانها تنها به کارکرد خود بیندیشد: «یک فرمانده امنیت نمیتواند فقط امنیت را ببیند بیآنکه تبعات روانیاش را در نظر بگیرد؛ همانطور که یک مهندس زیرساخت اگر از رنج انسانی غافل شود، کارش ناقص خواهد بود. معنای واقعی مسئولیت اجتماعی، ایجاد این همبستگی و همصدایی است؛ اینکه انجمنها و نهادهای گوناگون، با وجود تفاوتها، حرفی واحد بزنند تا آسیب مردم کمتر شود و صدای مطالباتشان رساتر.»
نشست سوم «برای حیات ایران» در نهایت با پرسشی گشوده پایان یافت:
آیا میتوان روایتهای خاموش را جان بخشید و از دل غیبت کهنالگوها، داستانی برای حافظه جمعی ساخت؟
5hc0zl