سازمانهایی که بدون استراتژی مناسب در دوران هوش مصنوعی فعالیت کنند، محکوم به حذف از عرصه رقابت خواهند بود. در دنیای پیچیده و پرتحول امروزی، عدم برنامهریزی میتواند منجر به نادیده گرفته شدن و عدم تاثیرگذاری سازمان شود. در این شرایط، مدیران باید به جای واکنشهای فوری، به تصمیمسازی هوشمندانه و مبتنی بر دادههای قابلاعتماد روی آورند.
نقش هوش مصنوعی و آیندهپژوهی
هوش مصنوعی و آیندهپژوهی، همچون دو بال یک پرنده عمل میکنند. هوش مصنوعی به عنوان نیروی محرکه و پیشران حرکت میکند و آیندهپژوهی به عنوان جهتدهنده و راهبر در مسیر پیشرفت سازمانی عمل مینماید. مدیران موفق باید سناریوهای جایگزین (مانند پلن B، C و D) را به طور همزمان طراحی کنند. به عنوان نمونه، طراحی دستیار هوش مصنوعی “رسانهیار” در وزارت جهاد کشاورزی، ابزاری است که میتواند وظایفی همچون تولید خبر، تیترنویسی، خلاصهسازی، ویراستاری، ترجمه و ساخت تصویر را انجام دهد، اما موفقیت آن به نحوه روایتگری، سناریونویسی و تحلیلهای مدیر بستگی دارد.
نقش مدیران ارتباطات
مدیران ارتباطات فراتر از مجریان صرف اطلاعات هستند و به عنوان تصمیمسازان کلیدی در سازمانها، باید پارادایم ذهنی و فرهنگی سازمان را مدیریت کنند، بحرانها را تحلیل نموده و روایتهای صحیحی بسازند. بدون رهبری ارتباطی کارآمد، ابزارهای هوشمند هیچگونه تأثیر عملی نخواهند داشت. اعتمادسازی به عنوان سرمایه اصلی روابط عمومی مطرح است؛ زیرا بدون اعتماد مردم، هیچ برنامهای قادر به اثرگذاری نخواهد بود.
چهار رکن اساسی مدیریت ارتباطات در عصر هوش مصنوعی
۱. نگرش ارتباطی: داشتن دیدگاهی جامع نسبت به فرآیندهای ارتباطی.
۲. مهارتهای ارتباطی: توانمندیهای عملی در تعاملات و ارتباطات روزمره.
۳. تفکر راهبردی: درک صحیح از زمان، موقعیت و نحوه ارتباطات مؤثر.
۴. دانش فناورانه: تسلط بر ابزارهای نوین ارتباطی و هوش مصنوعی.
بدون این چهار رکن، دوام و پایداری در فضای ارتباطی امروز غیرممکن خواهد بود.
آینده متعلق به مدیرانی است که هوش مصنوعی را به عنوان ابزاری مؤثر در استراتژیهای سازمانی خود به کار گیرند. سازمانها بدون داشتن یک نقشهراه دقیق و استراتژیک، به سرعت از چرخه رقابت حذف خواهند شد.