خبرنگاران زن ایرانی و آزارهای جنسی
تحقیق اخیر ماهنامه مدیریت ارتباطات از ۵۹ خبرنگار زن شاغل در رسانه های ایران نشان می دهد که ۹۰ درصد آنها حداقل یکبار در راه تهیه خبر با مزاحمت جنسی روبرو شده اند که ۳۶ درصد آن از سوی مسوولان دولتی و غیردولتی اتفاق افتاده است. واکنش ۶۶ درصد خبرنگاران زن به این مزاحمت ها بی اعتنایی بوده است.
همچنین ۵۷ درصد آنها گفته اند که با راه های محافظت از خود در برابر مزاحمت های جنسی آشنا نیستند که نشاندهنده مغفول ماندن بحث آموزش در جامعه و رسانه هاست. جامعه شناسان معتقدند ریشه اصلی بروز آزار برای زنان به طور عام و خبرنگاران زن به طور خاص در جامعه مردسالار ایرانی نهفته است و عاملی به نام «قدرت» باعث می شود این آزارها تداوم داشته باشد. جامعه شناسان راه حل را در دو مورد خلاصه می کنند: «آموزش به جامعه» و «حرف زدن زنان درباره مزاحمت رخ داده.»
گزارش تحقیقی همکارانم درباره آزار جنسی زنان روزنامهنگار که در شمارۀ قبل ماهنامۀ مدیریت ارتباطات منتشر شد بازتابی بسیار وسیع در رسانههای داخلی و خارجی، بهویژه فضای مجازی، داشت و بحثها و تحلیلهای متفاوتی را رقم زد. اگرچه پیش از این نیز در سیویکمین شمارۀ همین ماهنامه پروندهای با موضوع «همۀ مصائب زنان خبرنگار» منتشرشده بود، به اندازۀ پروندۀ اخیر موردتوجه قرار نگرفت. در این زمینه چند توضیح ضروری است:
۱– ماهنامۀ مدیریت ارتباطات نشریهای تخصصی و مخاطبانش در میان خانوادۀ روابطعمومی، رسانه، تبلیغات، بازاریابی و جامعۀ اطلاعاتیاند. بنابراین طبیعی است که پرداختن به موضوعات مبتلابه فعالان حوزههای یادشده برای ماهنامه اولویت دارد. اگر در موضوع آزار جنسی زنان قلمروهای دیگر بررسی نشدهاند، دلیلش همین است.
۲– تیتر برخی از رسانهها و بعضی از اظهارنظرها در بازنشر این گزارش، تشکیکانگیز و تعجبآور بود! باید تأکید کنم نتایج حاصل از این تحقیق بر اساس جامعۀ آماری موردپرسشقرارگرفته، مستند و همانی است که در گزارش منتشر شد.
۳ – راهبرد و مشی اصلی ماهنامه، از بدو انتشارش، پرداختن به سوژههای اثرگذار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… از دریچۀ علوم و مدیریت ارتباطات است. ماهنامه بههیچوجه به دنبال طرح مسائل صرف سیاسی نبوده و نیست. واضح است که همپوشانیهای گستردهای میان سیاست، اجتماع، اقتصاد، هنر و… با ارتباطات وجود دارد. بهعبارت دیگر، همین همپوشانیها نقطۀ ورود و توجه ماهنامه است.
۴– بهگمان ادارهکنندگان ماهنامه، یکی از دلایل قهر و روگردانی مردم از رسانههای چاپی، گرفتار شدن برخی از آنها در دایرۀ کپی و الصاق! و عدم توجه به تولید است. آنچه در گزارش اخیر ماهنامه منتشر شد، و حتی گزارش مربوط به میزان حقوق و دستمزد خبرنگاران در ایران و مقایسۀ آن با دریافتی خبرنگاران چند کشور دیگر در شمارۀ ۱۱۵، نشان از استقبال مخاطب از تولید دارد. همین رویکرد که پیش از این نیز در مصاحبههای ماهنامه تجربه شده بود همچنان در دستور کار ماهنامه خواهد بود.