ارتباطات انسانی در سازمان شما چقدر اهمیت دارد؟!؟ از : دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب روابط عمومی و ارتباطات. “” چستر بارنارد “” از علمای مدیریت میگوید : ارتباطات انسانی در سازمان ، شکاف میان تمایل فرد به خدمت و هدف مشترک سازمان را پر میکند. در واقع ارتباطات انسانی ، چسب […]
ارتباطات انسانی در سازمان شما چقدر اهمیت دارد؟!؟
از : دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب روابط عمومی و ارتباطات.
“” چستر بارنارد “” از علمای مدیریت میگوید :
ارتباطات انسانی در سازمان ، شکاف میان تمایل فرد به خدمت و هدف مشترک سازمان را پر میکند. در واقع ارتباطات انسانی ، چسب شیرازه روابط فیمابین فرد و سازمان و اهداف آن است. به نظر میرسد که ارتباطات انسانی در سازمانهای ما بدلیل آنکه مدیران ما درک و فهم درست و عمیقی از مفاهیم روابط عمومی و ارتباطات و مردمداری و… ندارند، امری غریبه و مغفول و حلقه ای مفقوده است. انسان به عنوان ارزشمندترین دارایی و سرمایه هر سازمان، دارای یکسری کنش ها و واکنش هاست. متاسفانه در سازمانهای ما مفهوم انسان بدرستی مورد توجه و عنایت قرار نمیگیرد. مثلا در کدام وزارتخانه ما در ساختمان ستادی آن فرضا امور اداری گزارشی به وزیر ارائه میدهند که مثلا امروز چند نفر از همکاران بدلایل مختلف بر سر کار حاضر نشده اند؟ و کدام وزیر را سراغ دارید که به دو یا سه نفر از همکارانی که امروز بدلیل کسالت یا مشکل مالی و… در محل کار حاضر نشده اند، دست به تلفن شده و شخصا به همکار زنگ بزند و جویای اوضاع و احوال او شوند؟!؟ این تصویری که من توصیف کردم بیشتر به یک رؤیا میماند در سازمانهای ما اما چرا اینگونه است ؟!؟ چرا ارتباطات انسانی اینقدر در سازمانهای ما غریب و مظلوم است؟ کدام وزیر را سراغ دارید که در طول هفته دو سه روز را نهار در رستوران وزارتخانه و در کنار عموم همکاران باشد؟ به جهات مختلفی متاسفانه ارتباطات انسانی در سازمان های ما مبتنی شده بر زیر آب زنی، تملق ،ریاکاری ،چاپلوسی و پدر سوخته بازی. چرا؟!؟ متولی ضبط و ربط ارتباطات انسانی در سازمان قطعا در خط مقدم آن، روابط عمومی سازمان است. اما همین روابط عمومی هم بیچاره خودش با هزار جور مشکل ساختاری و بودجه ای و اختیار و اعتماد و… دست و پنجه نرم میکند. ارتباطات انسانی وقتی توسط مقامات مافوق در سازمان بدرستی هدایت و رهبری نشود به بیراهه های تاریک و خطرناکی کشیده میشود که یکی از آثار کشنده آن تخریب و نابودی احساس تعلق و احساس تعهد در سازمان است.
ارتباطات انسانی چیزی نیست جز حس و حال خوب مراودات و تعاملات سازنده درون سازمانی و برون سازمانی افراد به منظور سرعت بخشی و کیفیت بخشی به تحقق اهداف سازمان. ارتباطات انسانی پیوند دهنده دلها و قلبها برای ایجاد مهر و محبت و مودت و تقویت کننده حس وفاداری به سازمان است. ارتباطات انسانی، ایجاد همدلی و همفکری و هم افزایی است برای ایجاد ارزش افزوده و ثروت آفرینی برای سازمان. اگر نگاهی عمیق و دقیق به سازمانهای موفقی مانند اپل، بنز، آمازون ، تویوتا و… داشته باشید بخوبی متوجه میشوید که ارتباطات انسانی در این مجموعه ها چقدر با کیفیت و تحت آموزشهای مستمر است. محبوبیت، برندینگ و سودآوری این شرکتها مدیون توجه و تمرکز به نقش مهم و استراتژیک ارتباطات انسانی است. آنان بخوبی دریافته اند که ارتباطات انسانی، راز و رمز و سرچشمه تمام موفقیتهای سازمانی است که اگر دچار اختلال و پارازیت و اشکال شود، شالوده سازمان از هم میپاشد و همه چیز بر باد میرود و تنها یک پوسته ظاهری از سازمان میماند . ارتباطات انسانی است که هویت بخش و شخصیت دهنده میباشد. ارتباطات انسانی دماسنج سازمان است. اگر حال ارتباطی در سازمان خوب باشد، سازمان مثل ساعت ، درست و دقیق کار میکند و اگر ارتباطات انسانی به سمت یارگیری ها ، موضع گیری ها، سوگیریها و امیال و اغراض شخصی و حزبی تمایل پیدا کند، صد البته آنچه فدا خواهد شد منفعت عامه است. چون ارتباطات انسانی در سازمانهای ما موضوعی بی اهمیت محسوب میشود فلذا وزارتخانه های ما هر کدام به سویی میروند که در آنها نقطه “” هم پایانی “” دیده نمیشود و این یکی از علل مهم ناکامی و عدم توفیق دولتهاست. بنابراین ، دولتمردان ما باید با نگاهی علمی و کارشناسی ، رو به سوی تقویت و ارتقای ارتباطات انسانی در سازمانها بیاورند.
حسن خسروی
نوزده اردیبهشت ۱۴۰۴.