فکر اینکه برادران یک بخش مشابه در ارگانهای کشور را مثل روابط عمومیها گردهم آوردند فکر خوبی است. ما در نظام خود احتیاج به یک انسجام حقیقی از هر طریق ممکن داریم یکی از طرق هم همین است که عرف روابط عمومی در وزارتخانهها همگون و همنوا شود. حداقل فایده این کار بهرهگیری از تجربیات […]
فکر اینکه برادران یک بخش مشابه در ارگانهای کشور را مثل روابط عمومیها گردهم آوردند فکر خوبی است. ما در نظام خود احتیاج به یک انسجام حقیقی از هر طریق ممکن داریم یکی از طرق هم همین است که عرف روابط عمومی در وزارتخانهها همگون و همنوا شود. حداقل فایده این کار بهرهگیری از تجربیات یکدیگر است. در مورد خود روابط عمومی، برادران شاغل این کار به شأن و مسئولیت کار واقف هستند به خصوص در این ایام که با مسئولان کشور تماس گرفتند و نقطهنظرها روشن شده است. روابط عمومیها میدانند کارشان چیست و چه توقعی از آنها میرود. شاید کار روابط عمومیها را بتوان به عنوان رابط بین دستگاهها و مردم ملاحظه کرد.
روابط عمومیها باید ببینند خلایی که وجود آنها را ضروری کرده است چیست. عشق به خدمتگاهی در برخی از افراد و دستگاهها موجب میشود که قلمرو وسیعتری را برای کار خود جستوجو کنند و در نتیجه تداخل بخشهای مختلف پیش میآید. جای خالی روابط عمومیها باید روشن شود و باید روشن شود منظور از رابطه با مردم چیست. یعنی مردم باید از ما چه چیزهایی بدانند.
بعضی معتقدند که روابط عمومیها بایستی حقیقت مطلب در مورد دستگاهها را بیان کنند زیرا مردم انتظار و توقع دارند که همه واقعیتها را بشنوند. بعضی هم عقیده دارند علاوه بر گفتن این حقیقت باید نظر مردم نسبت به آن وزارتخانه نیز مشخص و منعکس شود. عدهای میگویند تنها چیزهای امیدبخش را باید به مردم گفت و مطالب یأسآفرین را نباید ارایه داد.
روابط عمومیها باید روش خود را از بین این سلیقهها انتخاب کنند. به نظر من شما باید مشخص کنید انتظار مردم و دستگاهها از شما چیست. باید با مردم صادقانه رفتار شود و با زبان فریب با آنها رفتار نشود. مهمترین ممیزه جمهوری اسلامی ایران در بخش تشکیلات این است که مردم، مسئولان را از خود میدانسته و توقع غیرواقعی شنیدن و حرف سست شنیدن را ندارند. آنان حرف صادقانه میخواهند.
از سوی دیگر لزومی ندارد همه حقایق را به مردم بگویید و این منافاتی با صادقانه بودن با مردم ندارد. باید ترکیبی از این دو شیوه را اتخاذ کرد. یعنی صادقانه، دور از اغراق و بدون قصد سرگرم کردن مردم با آنها ارتباط برقرار کرد.
اصل این است که همه سخنان صدق به مردم منتقل نشود تا دشمن از خفایای دستگاهها آگاه نشود. هیچ لزومی ندارد همه مسایل و دقایق را با شعار صدق و حسن نیت بگوییم. کسانی که خطاب به مردم از دستگاههای مختلف انتقاد میکنند و ضعفهای آن را گوشزد و اتمام حجت میکنند کار غلطی انجام میدهند، زیرا این اتمام حجت باید با مقام مافوق مثلا دولت یا مجلس صورت گیرد نه اینکه چنین اتمام حجتی دل مردم را خالی کند. این نشانه برخورد صادقانه نیست بلکه سادهلوحانه است.
باید مردم به دستگاههای اطمینان پیدا کنند، وعدههای پوچ و صریح به مردم لزوم ندارد، در بیان حقیقت زبان صدق لازم است.
ما بایستی بلندگوی مردم نسبت به خود را همواره باز نگهداریم به هر صورتی که ممکن است ما باید همیشه به گوش باشیم وگرنه چیزهایی از ما فوت میشود که در تصمیمگیریهای ما موثر خواهند بود.
نقص بزرگ دچار شدن به افراط یا تفریط در رابطه با مردم است. به این معنی که گاهی آن قدر چیزی نگفتهایم که اصلا مردم اطلاعی از جریانات پیدا نکردهاند. مثلا مردم هنوز از کارهایی که شده است، خبر ندارند. مردم ما نمیدانند که پس از پیروزی انقلاب چه تحولاتی صورت گرفته و همین امر موجب شد که امام فرمودند مسئولان باید کارهای خود را به مردم گوشزد کنند. گاهی هم در تبلیغ و بیان مطلب چنان زیادهروی و بدلحنی کردهایم که به ضدتبلیغ مبدل شده است که آثار بد آن از تبلیغات سوء شاید کمتر نباشد.
گاهی مطالب در مطبوعات و صدا و سیما بد بیان و ارایه میشود و گاهی تبلیغ به نوعی در صدا و سیما مطرح میشود که گویی دشمن آن را تهیه کرده است.
زیان تبلیغ و لحن تبلیغ گاهی در خدمت ضدتبلیغ قرار میگیرد. بسیاری از اخباری که به رسانهها داده میشود از طریق روابط عمومی انجام میگیرد و باید از افراط و تفریط دور باشد، در عین حال مسئولان در تنظیم خبر و در زمینه ارایه خبر مسئول هستند.
نکته دیگر این است که برادران باید قدری در توسعه دادن به انتشارات روابط عمومیها قناعت کنند. زیرا زیاد شدن خبرنامهها هیچ لزومی ندارد. روح مصوبات مجلس هم همین بود که جلوی این کار را بگیرند اما این توسعه متاسفانه هنوز هم وجود دارد اما کارهای ابتکاری را باید توسعه داد. از جمله نظارت دادن خود مسئول به کار خود وی و تهیه جدولها و نمودارها برای دیدن مسئولان که چه کارهایی کرده است.
روابط عمومی بهترین نمایانگر اوضاع داخلی وزارتخانه از یک سو و از سوی دیگر منعکسکننده چگونگی مسایلی است که در آن نهاد میگذرد. سلامت یک دستگاه به اتصال اجزای آن و همنوایی و همسازی آنها ارتباط دارد. روابط عمومیها میتوانند فعالیت نهادها را ارزیابی و منعکس کنند و مشخصکننده روشها و نقصهای دستگاه مربوط خود باشند.