هفته گذشته از الزام توجه به روابطعمومی در شرایط امروز ایران بهویژه حوزه بزرگی چون صنعت، معدن و تجارت نوشتم و تاکید کردم که بعد از گذشت صد سال از پیدایش روابطعمومی علمی در جهان و توجه همه دولتها به افکار عمومی و جایگاه رسانهها، ما نباید در ابتدای خط اهمیت داشتن یا نداشتن این […]
هفته گذشته از الزام توجه به روابطعمومی در شرایط امروز ایران بهویژه حوزه بزرگی چون صنعت، معدن و تجارت نوشتم و تاکید کردم که بعد از گذشت صد سال از پیدایش روابطعمومی علمی در جهان و توجه همه دولتها به افکار عمومی و جایگاه رسانهها، ما نباید در ابتدای خط اهمیت داشتن یا نداشتن این موضوعها باشیم.
اما بدون شک درباره روابطعمومی و اهداف آن و موضوعهایی مثل اهمیت رسانههای تخصصی یا روزنامههای عمومی، جایگاه تبلیغات و تفاوت آن با روابطعمومی، توجه به افکار عمومی و پاسخگویی سازمانها و نهادها و بسیاری از مسائل مرتبط، سوالات فراوانی هست که میتوان به عنوان نمونه مطرح کرد:
روابط عمومی در سازمان چه کار میکند؟
روابط عمومی در سازمان چه کاری باید بکند؟
آیا روابط عمومی، روابط مدیریت عالی است؟
آیا روابط عمومی فقط اجرای تشریفات است؟
آیا دوران روابط عمومی تشریفاتی به سر نیامده است؟
روابط عمومی به عنوان بازوی مدیریت، یعنی چه؟
روابط عمومی درونسازمانی چه میگوید؟
ارتباطات انسانی در کجای روابط عمومی قرار دارد؟
ارتباطات دوسویه یعنی چه؟
ارتباط روابط درونسازمانی با برونسازمانی در کجاست؟
روابط عمومی چگونه دردشناسی میکند؟
اگر روابط عمومی دردشناسی کرد، چه کسی باید درمان کند؟
ابزار روابط عمومی کجاست؟
آیا به اندازه کافی ابزار، امکانات و اختیارات در روابطعمومیها هست؟
جایگاه سازمانی روابط عمومی کجاست؟
آیا مدیریتهای عالی روابط عمومی را باور دارند؟
رابطه مدیریتهای میانی با روابط عمومی چگونه است؟
چگونه باید روابطعمومی را به سایر مدیران و کارکنان انتقال داد؟
رابطه مردم با روابطعمومیها در کجاست؟
ماموریت اصلی روابطعمومیها چیست؟
روابطعمومی از کجا آغاز میشود و کجا پایان مییابد؟
چرا به روابطعمومی نیاز داریم؟
***
از اینگونه پرسشها، دهها، صدها و اگر اغراق نباشد، چند هزار تا میتوان طراحی کرد. من جزو کسانی هستم که اعتقاد دارم حرکت جهان و تغییر در جهان با پرسش آغاز شده است. ذهن پرسشکننده، پویاست، ذهن سقراطی است. اگر پرسش نباشد، پاسخ مناسب پیدا نخواهد شد. با پرسیدن و ایجاد علامت سوال در ذهن انسانهای اولیه، رشد اندیشهها به امروز رسیده است. از سوال کردن نهراسیم چراکه در پرسش، پاسخهایی را مییابیم که ما را متعالی خواهد کرد. به قول سعدی رحمهالله علیه، «در باب دانایی و فهمیدن، همین بس که نادانان نیز دلشان میخواهد دانا جلوه کنند.»
اما به راستی، روابط عمومی چیست؟ و چرا به آن نیاز داریم؟ پاسخهای علمی را میتوان در دهها و صدها جلد کتاب پیدا کرد اما پاسخ غیرعلمی ولی واقعی و سادهای که سالها در کلاسهایم گفتهام، این است: روابط عمومی در کوتاهترین کلام از آنجا آغاز میشود که به دیگری میگوییم سلام یا دیگری به ما میگوید سلام. هر سلامی، علیکی دارد و همین ویژگی نخستین درس ارتباطی است. نگاه که در نگاه افتاد، ارتباطات شکوفا میشود و عشق آغاز میگردد و روابط جاری میشود.
روابط عمومی، چوبهدستی سازمان است، عصای دست همه مدیران است. روابط عمومی، مبحث دلافزاری است؛ ارتباط مستقیم به سختافزارهای سازمانها ندارد، مسئولیتی در بخش برنامهریزی، نرمافزاری، امور مالی و اداری یا ترابری سازمان هم ندارد اما به این مفهوم نیست که هیچ اطلاعاتی نباید در زمینه سختافزاری یا نرمافزاری سازمان داشته باشد. روابطعمومی بخش آگاهی و دانایی و تواناییهای سازمان است؛ باید بتواند به عنوان ویترین سازمان از خود تصویر مناسب ارائه کند، اما مسئولیت اصلی آن در بخش دلافزاریهای سازمانی نهفته است که باید بتواند درون و برون سازمان را به موقع ارزیابی و روانشناسی کند، باید بتواند پاسخ پرسشهای ناگفته را جمعآوری کند و اطلاعات لازم را به موقع دراختیار مدیریتهای ارشد برای ارزیابی و ارائه به سوالکنندگان و مردم قرار دهد. مفهوم ارتباط دوسویه در یک سازمان، به واسطه روابطعمومی و در ارتباط با مشتری به عنوان عامل برونسازمانی و با مدیران و کارکنان به منزله عوامل درونسازمانی خودش را به واقع نمایش میدهد و به همین دلیل است که همه سازمانها و وزارتخانهها و مدیران ارشد به روابطعمومی در سطح گسترده نیاز دارند.نیاز به روابط عمومی در دو سطح و در همیشه تاریخ باقی میماند؛ یکی در سطح حقیقی و فردی، که هر انسانی برای ادامه حیات نیازمند ارتباطات انسانی است و با روابطعمومی شخصی شکل میگیرد و هر کس در این ارتباطات بهتر عمل کند، در زندگی اجتماعی موفقتر جلوه خواهد کرد. وظیفه پدر و مادر و خانواده و معلم و مدرسه، تقویت روابطعمومی افراد است. دومی هم در جایگاه حقوقی و سازمانی است، که از یک مغازه کوچک تا مطب پزشک تا بزرگترین تولیدکنندگان و کارخانهها و سازمانها و وزارتخانهها و دولتها نیازمند داشتن یک نهاد و اداره روابطعمومی برای ایجاد ارتباط