مکرر، سخنرانیها و جملاتی خوانده و شنیدهایم که در وصف و ویژگیهای روابط عمومی و علم ارتباطات گفته شده و میشود. محتوای این سخنان در این نکته خلاصه میشود که در عصر ارتباطات، چارهای نیست جز آنکه باید به ابزار روز مجهز شد و مخاطب و ذینفع را در جریان لحظهای مسایل و رویدادهای سازمان […]
مکرر، سخنرانیها و جملاتی خوانده و شنیدهایم که در وصف و ویژگیهای روابط عمومی و علم ارتباطات گفته شده و میشود. محتوای این سخنان در این نکته خلاصه میشود که در عصر ارتباطات، چارهای نیست جز آنکه باید به ابزار روز مجهز شد و مخاطب و ذینفع را در جریان لحظهای مسایل و رویدادهای سازمان متبوع خود قرار داد. مجموعه را تنها نگذاشت و با دادن انبوه اطلاعات به هنگام و سریع، جامعهی هدف را در مسیر اهداف و عملکرد سازمانی قرار داد تا احساس تعلقش بیشتر شده و از همین روی سازمان با سرمایهای به نام سرمایهی اجتماعی مجهز شود تا بدین طریق در راه پیشبرد استراتژیهای خود بهتر و موفقتر عمل کند. از پس این مقدمات و اقدامات نیز در نهایت این نتیجه به دست آید که در عصر امروزین، مسئولیتها و وظایف خطیری بر دوش واحدی به نام روابط عمومی قرار دارد که وظیفه دارد به عنوان بازوی مدیریت و آیینهی تمام نمای سازمان، از راه تعاملات روزانه با مخاطبان داخل و خارج سازمان، این سرمایهی عظیم را گردآوری و در ادامهی آن از راه سازمان صیانت و پاسداری کند. با همهی این احوال، بازبینی دقیق رفتارهای سازمانهای فعال در سطح کشور، بویژه در استان قزوین نشان از این واقعیت دارد که همچنان مباحث فوق از محدودهی تعارف پیشتر نمیرود و همچنان روابط عمومی و نیروهای خدوم آن مورد کم عنایتی و بعضا بیتوجهی قرار گرفته و این واحد همچنان به عنوان واحدی درجهی چندم در سازمانها دیده میشوند. از طرفی متاسفانه به دلیل ناکارآمدی بسیاری از کارکنان شاغل در روابط عمومیها که فاقد انگیزه، تخصص، دانش و تجربهی کافی هستند؛ خلاقیت و نوآوری در روابط عمومیها عنصری مفقود شده محسوب و کپیکاری و کارهای تکراری و کارشناسی نشده، اثرات خود را به خوبی نشان داده است. متاسفانه انتصاب مدیران روابط عمومی در سطح کشور و استان سلیقهای و بر اساس نظر مدیرانی است که آگاهی درست و صحیحی از وظایف و کارآیی روابط عمومی در مجموعهی خود ندارند و یا هنوز به اهمیت و جایگاه آن پی نبردهاند. به طوری که از مجموعهی حدود ۱۶۰ مدیر روابط عمومی در دستگاههای اداری قزوین، تنها ۱۶ نفر، یعنی فقط ده درصد آنان دارای تحصیلات مرتبط با روابط عمومی هستند و جالبتر اینکه این درصد حداقل طی ده سال گذشته تغییر محسوسی نداشته است. به نظر نگارنده، روابط عمومی برای ارتقای خود باید تلاش و نقش ایفا کند. باید خود را با روشهای نوین مسلح و مهارتهای جدید را به خوبی بیاموزد و البته نباید از این مهم نیز غافل شد که برای داشتن یک روابط عمومی به روز و پویا، مدیران سازمانها نیز بایستی برای این قلب تپنده، آیینهی تمام نما و ویترین سازمان خود، ارزش قایل باشند؛ چرا که با توجه به نگاه مثبت مدیران ارشد سازمان به روابط عمومی، این نهاد قدرت واقعی خود را دریافته و میتواند بیش از پیش به سازمان، مدیران، کارکنان و مخاطبان سازمانش خدمت کند. همچنین به نظر میرسد روابط عمومی امروز ایران، علیرغم همهی ادعاها و مدعیان بیشماری که دارد؛ بیش از هر چیز نیاز به خودسازی و تفکر عمیق به آنچه هست دارد؛ نه آنچه که بر ساختههای ذهن خود پرورانده است. اگر چه از تکرار این همه حرف و حدیث در خصوص ناکارآمدی روابط عمومیها و بیتوجهی مسئولین به این هنر پویا و شگفتآور خستهایم؛ اما امیدواریم و شاید نامگذاری هفته و هفتههای روابط عمومی، فرصت مناسبی برای نگاه عمیقتر مسئولین نظام و دستگاهها به روابط عمومی باشد و زمانی برای ترسیم آیندهای معقول و منطقی از آنچه باید باشیم.