حضور موثر زنان در عرصه فعالیت های روابط عمومی سرکار خانم نفیسه سادات محسنی رییس اداره روابط عمومی شرکت توسعه و مدیریت بنادر و فرودگاه های کیش حضور تمامی افراد در صحنه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یکی از الزامات دستیابی به توسعه پایدار است. از سوی دیگر شرایط جامعه امروزی درگیر شدن همه […]
حضور موثر زنان در عرصه فعالیت های روابط عمومی
سرکار خانم نفیسه سادات محسنی
رییس اداره روابط عمومی شرکت توسعه و مدیریت بنادر و فرودگاه های کیش
حضور تمامی افراد در صحنه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یکی از الزامات دستیابی به توسعه پایدار است. از سوی دیگر شرایط جامعه امروزی درگیر شدن همه افراد را در اداره امور کشور، ضروری ساخته و دولت ها را وادار نموده برای سازگاری با محیط به سازوکارهای مدیریتی مختلفی از جمله توانمندسازی، روی بیاورند. یکی از عرصه هایی که در ابعاد فرهنگی دستیابی به توسعه، نقش اساسی ایفا می کند حرفه روابط عمومی است. عرصه ای که زنان بواسطه برخورداری از عواطف انسانی، صبر و حوصله، خلاقیت و ابتکار، دقت و ظرافت در انجام امور و مهارت برقراری ارتباط موثر می توانند در آن نقش آفرینی موثری داشته باشند.
با توجه به تجربه شخصی ، کارمندان زن، جدیت و اشتیاق و سخت کوشی و تعهد زیادی نسبت به همه پروژه ها و مشتری ها نشان می دهند. یک زن به جزییات علاقه بیشتری نشان می دهد و معمولاً کمال گراست و ترجیح می دهد همه کارها را سرو سامان دهد تا اینکه فقط به قسمتی از پروژه بپردازد، و این امر در دنیای روابط عمومی بسیار مهم است.
در بخش عظیمی از جامعه می توان از نیروهای زنان متخصص و توانمند استفاده کرد؛
زنان در صورتی می توانند سکاندار پست های مهم و تخصصی در سازمان های نوین باشند که ویژگی هایی فردی مانند اعتمادبهنفس، عزتنفس، پشتکار، دانش تخصصی کافی و… داشته باشند. در کنار این ویژگیها، سازمانی که در آن مشغول به کار هستند نیز در این موضوع بسیار تأثیر گذار است؛ در صورتی که استراتژی های حمایتی در منابع انسانی آن سازمان فضایی را برای رشد زنان داشته باشد، قطعاً زنان می توانند راحت تر در این سازمانها رشد پیدا کنند. به عنوان نمونه در صورتی که انتخاب مدیران بر اساس شایستگی و پارامترهای عقلانی و نه احساسی باشد، ممکن است یک خانم حتی بیشتر از یک آقا صلاحیت سکانداری در بعضی پست های مدیریتی را داشته باشد.
به صورت کلی زنان در مقایسه با مردان نسبت به اندیشیدن به مسائل و چالش های مختلف متفاوت هستند؛ به این معنا که آنها بهسرعت تمام جزئیات اطلاعات در دسترس را دریافت و در ذهن خود مرتب می کنند و به شکل ساختارهای پیچیدهای در میآورند. این ویژگی خانم ها در تصمیمگیریهای گوناگون بسیار به کارشان میآید؛ چون میتوانند با دریافت جزئیات موضوع مورد نظرشان، به گزینههای متفاوتی فکر کنند و برای یک مشکل چند راهحل پیشنهاد دهند. این موضوع می تواند نقطه قوتی برای مدیریت زنان باشد.
زنان در کنار مهارتهای اجتماعی اجراییشان، توانایی بسیاری در ایجاد شبکه ارتباطی، همکاری و دلسوزی نسبت به اطرافیان خود دارند. آنها بهراحتی میتوانند قدرتشان را با دیگران تقسیم کنند.
ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که به دلیل وجود موانع بسیاری که زنان در سر راه خود برای دستیابی به بالاترین مقامات تجربه میکنند و این فرضیه که مدیریت برای مردان مناسبتر است، اغلب جامعه تصور میکنند زنانی که به موقعیت مدیریت متوسط یا سطح بالایی دست یافتهاند باید فوقالعاده خاص و دارای صلاحیت عالی باشند؛ این در حالی است که در صورت مهیا بودن شرایط سازمان و داشتن ویژگی های مدیریتی در زنان، قطعاً آنها نیز می توانند سکان داری پست های مهم و مدیریتی را بر عهده بگیرند و با بازدهی مناسبی نیز همراه شوند.
زنان به تعادل در کار بیش از پول و به پرورش محیط برای موفقیت کلی شرکت توجه بسزایی دارند و میتوانند مدیریت اجتماعی خوبی داشته باشند.
کارکردهای متفاوت زن و مرد در جامعه انسانی به عنوان حکمت تفاوت ها در آفرینش می باشد و شاخصه های تکوینی زن همچون«عاطفی بودن»، «علاقه به مادری»، «علاقه مندی به زینت و آرایش» و «روح اطاعت و تواضع زن» از عوامل موفقیت او در نقش های مدیریتی اش در خانواده می باشد.
مدیریت عاطفی زنان در ایجاد بهداشت روانی خانواده، نقش موثری در استحکام بنیان های خانواده دارد، زنان در نقش مادری و همسری می توانند روابط اعضای خانواده را بر اساس عشق و محبت پایه ریزی نمایند و کانون خانواده را به محیطی امن و آرامش بخش تبدیل نمایند و مودت و رحمت را در نهاد خانواده حاکم نمایند.
مدیریت زن در ساختن جامعه سالم
روز بزرگ و اجتماع عظیم و محل مبارک، روز ولادت زهرای مرضیه که روز زن است، روز پیروزی زن و روز نمونه زن در عالَم .
زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج می رود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز زن، روز بزرگی است، یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانی در او جلوه گر است. پس روز، روز بزرگی است؛ روز شما زنان است. (صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۳۴۱)
در روایتى از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: « بدانید همه شما نگهبانید (حافظ مصالح) و همه شما در برابر کسانى که حافظ آنان هستید مسئولید … زن حافظ مصالح خانواده شوهر و فرزندان اوست و در برابر آنان مسئول است؛ بدانید همه شما نگهبانید (حافظ مصالح) و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید»
این روایت بهصراحت نقش مهم زنان در حفظ خانواده و مصلحت افراد آن را مشخص مىکند. زنان مىتوانند با بهرهگیرى از شیوههاى مناسب و مؤثر مدیریت، از منابع مادى که در اختیار خانواده است، بهخوبی استفاده کنند، باعث رفع نیازهاى طبیعى و فطرى افراد خانواده شوند تا خانواده استحکام بیشترى پیدا کند که ثمره وجود چنین خانوادههایى، جامعهاى سالم و پویا خواهد بود؛ چراکه خانواده خشت زیربنایى جامعه است و نقش عمدهاى در ساختن جامعهاى سالم و نیرومند دارد.
“مدیریت زنان” را اگر در اصطلاح حقوقی بخواهیم به کار ببریم، زن مدیر خانواده نیست، اما در اصطلاح فرهنگی ، زن میتواند یک مدیر مقتدر و موفق باشد. یعنی زن عملاً «مدیریت پنهان» دارد. این مسأله تا جایی است که ما معتقدیم زن، مرد را مدیریت میکند.
شما به تجربهی دفاع مقدس نگاه کنید؛ صحنههای عجیبی از مدیریت پنهان زنان را میتوانید در آن برهه ببینید. خیلی از مردها میخواستند به جبهه بروند، ولی نمیرفتند! در خانه مشکل داشتند. زنهایشان آماده نبودند که خانواده را حفظ کنند و به انجام تکلیف شوهرشان کمک کنند و به مرد فشار روانی وارد میکردند. این نوع برخورد زنان یک نوع مدیریت بود.
خانواده، قدیمىترین و فراگیرترین نهادى است که در تمام جوامع بشرى با الگوهاى مختلف وجود داشته و کارکردهاى فراوانى دارد؛ یکى از مهمترین کارکردهاى نهاد خانواده، فرآیند «جامعهپذیرى» و نظام کنترل اجتماعى است. خانواده بهعنوان سلولهاى تشکیلدهنده پیکر جامعه، اگر سالم و کارآمد باشد، سلامتى و سعادت جامعه را در پى خواهد داشت و اگر متزلزل و متلاشى باشد، بهمثابه سلولهاى سرطانى است و پیکره جامعه را دچار هرج ومرج و بىنظمى مىکند.
جامعهپذیرى از مهمترین کارکردهاى نهاد خانواده است که از طریق آن، فرد نگرشها و رفتارهاى مناسب با فرهنگ خود را مىآموزد؛ در این میان مدیریت زن با توجه به نقشهاى همسرى و مادرى در خانواده براى شکلگیرى صحیح شخصیت فرزندان و همسر نقشى بىبدیل است.
او با قوه عشق و محبت بر دلها نفوذ مىکند تا آن حد که مىتوان گفت: هیچچیز بهاندازه مادر در تربیت و تشکیل ساختمان روحى افراد خانواده مؤثر نیست. زن در نقش مادرى، طفل را نه ماه در رحم و دو سال در آغوشش حمایت مىکند. نقطه آغازین سعادت و یا شقاوت انسانها محیطى است که مادر رکن اساسى آن محسوب مىشود؛ از این جهت کودک مانند مومى است که در میان دستان قدرتمند مادر قابلیت تبدیل به هر شکل را دارد.
بانوى خانه، الگوى رفتار براى خانواده است. از طریق اوست که شخصیت کودکان رنگ مىگیرد و پایههاى اخلاقى و رفتارى کودک گذارده مىشود. در خانهاى که مادر بیبندوبار، بداخلاق و خشن باشد، امکان داشتن فرزند متعادل بسیار اندک است.
زن در نقش همسرى خود نیز داراى بیشترین سهم در مدیریت و اداره خانواده است که این مدیریت هم جنبه عاطفى و روانى دارد و هم در اداره امور جارى منزل دخیل است.
زن در نقش همسرى فردى است اجتماعى، دوستدار شوهر که خود را مکلف به نیکى نسبت به او مىداند، وظیفه او خوشرفتاری، خوشخلقى و دلجویى از همسر است و از همه فرصتها براى وصول به این هدف سود مىجوید. بانوى مسلمان شریک زندگى شوهر است. او در نقش همسرى مهربان که در برابر مشکلات و دشوارىهاى زندگى همسرش را آرامش و تسکین مىبخشد و سبب مىشود که سختىهاى حاصل از برخورد با افراد جامعه و مشکلات زندگى براى او قابلتحمل شود.
از حضور پررنگ زنان جهان در مقابله با بحرانها، حاکی از آن است که با وجود مسئولیت های چندگانه بسیار، زنان نه تنها بعنوان فعالترین بخش کادر درمان در اوج شیوع کرونا، بلکه در عرصههای گوناگون جهانی با سازگاری سریع تر و اقدام بهنگام نقش اساسی ایفا کرده اند.
به گزارش روز سه شنبه ایرنا، نشریه اسپانیایی می سیوداد رئال در مقالهای از خانم کارمن کینتانیا، نماینده پیشین اسپانیا و کارشناس مسائل زنان در انجمن آفامر اسپانیا، آورده: آنچه از سوی دولتهای مختلف جهان مخابره میشود حاوی این پیام است که جوامع باید به «شرایط جدید» ناشی از همه گیری ویروس کرونا و در حقیقت با «واقعیت جدید» خو بگیرند.
ویروس کرونا نه تنها به لحاظ اهمیت حفظ جان و سلامت جسم بر مسائل پزشکی اثرگذار بوده بلکه تمام جوانب سیاسی اقتصادی بشری را موردتهدید قرار داده و جهان را به مکانی ناعادلانهتر تبدیل کرده است. ظهور ویروس نوظهور کرونا به دلیل ماهیت ناشناخته و مرموز خود، در کنار آثار و تبعات بسیاری که در همه عرصه های زندگی انسان بر جای گذاشت، اجتماعات بشری را ناگزیر از سازگاری با شرایط جدید زندگی کرد.
با این وجود، ورود این میهمان ناخوانده و ناشناس به صحنه زندگی انسانها که حتی جامعه علمی و کادر پزشکی و درمانی و مقامات کشورها نیز در مهار آن و یافتن درمانی قطعی برای آن مستأصل شدهاند، هراس و استرس مقابله با آن را نیز در میان انسانها پراکند. ترسی که در برخی موارد حتی به شکل فوبیا و توهمی، خود عاملی در جهت تشدید ابتلا به بیماری محسوب میشود. بنابراین در وهله اول برای پیشگیری و همچنین درمان، باید با نگاهی واقعنگر با حفظ روحیه این استرس را کاهش داد و با تامین بهداشت روانی افراد، آنها را به رعایت پروتکلهای بهداشتی ترغیب کرد.
در این میان، زنان با وجود احساسات و هیجانات لطیف خود نشان داده اند که در برابر شرایط بحرانی مقاومتر بوده و با مسئولیتپذیری مضاعف به دنبال راهکارهای مناسب برای حل مسائل دشوار برمیآیند.
البته باید توجه داشت که زنان با تقبل مسئولیت های مضاعف تری، بیشتر از همه درمعرض این اضطرابها قرار داشته اند و باید با قبول این واقعیت، بیشترین مسئولیت سبک جدید زندگی را در دوره همه گیری بر عهده گیرند. زنان علاوه بر مسئولیت های چندگانه کارهای خانه، تربیت و مراقبت از فرزندان و اعضای خانواده که در روزگار معاصر با کارهای بیرون از منزل نیز بار بزرگتری از زندگی را بر دوش می کشند، به دلیل پیامدهای اجتماعی حاصل از تدابیر قرنطینه، با دشواری های بیشتری مواجه شده اند که نیازمند توجه و برنامه ریزی دقیق بوده است.
این موضوع به ویژه با تعطیلی مدارس و تقبل وظایف دیگر از جمله توجه بیشتر به تحصیلات فرزندان و گذران اوقات حضور آنها در منزل، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
اما زنان به دلیل جایگاه ویژه ای که در مسائل تربیتی و مراقبتی خانواده و اجتماع دارند، مانند دیگر مسائل مرتبط، در چنین موقعیتهایی نیز معمولاً انتظارات بیشتری از خود پیدا میکنند، زیرا به نظر میرسد که بعنوان یکی از ارکان اصلی خانه باید بتوانند شرایط مساعدتری را فراهم نمایند و شاید بارها از خود بپرسند که در این لحظه بهتر است چه کاری انجام دهم. آنچه اهمیت دارد این است که زنان به اقتضای شرایط میخواهند سهم خود در مهار بحران را به خوبی انجام دهند.
زنان با وجود تحمل شرایط ناعادلانه و دشواریهای بسیار، ثابت کردند که در برابر ویروس کرونا نیز عملکردی موثر داشته اند. تقریباً تمامی تحلیلگران متفق القولند که در میان دولتهای با رویکرد منطقیتر و عقلانیتر نسبت به این بحران، تعداد چشمگیری از زنان در رأس آنها وجود داشتهاند.
در حالی که در رویکردی متفاوت بسیاری از رهبران جهان که بحرانی بودن این شرایط را در میان افکار عمومی کوچک می نمودند، تنها پس از آنکه مدتی از شیوع بیماری گذشته بود، شروع به اقدامات جدی و سختگیرانه در جهت مقابله با آن نمودند.
اما زنان توانمندی های خود را برای مقابله با این ویروس مطرح کردند. در اسپانیا، بسیاری از دانشمندان زن در مسیر یافتن واکسن یا درمان موثر کووید ۱۰ قدم گذاشته اند که در ۳۶ درصد مشاغل تحقیقی در این زمینه را اشغال کرده و بیش از ۵۰ درصد پژوهش ها درباره این ویروس از سوی زنان بوده است.
زنان و مبارزه با کرونا
زنان موفق دریافته اند که اولین قدم مثبت برای مقابله با این بیماری منحوس، خویشتنداری و مدیریت بر احساسات خود است. چرا که از این طریق قادر به مدیریت استرس و بحران در خانواده خواهند بود و به دنبال آن از ایجاد ضعف در خانواده و بالطبع در جامعه جلوگیری خواهند کرد.
زنان با ایجاد فضایی بانشاط و آرام، علاوه بر تامین بهداشت جسمی خود و اعضای خانواده، بهداشت روانی و آرامش موردنیاز را در دوره کرونا برای خانواده به ارمغان آوردند. بنابراین زنان نشان داده اند که با مدیریت صحیح فضای خانواده می توانند در مدیریت جامعه و کاهش اضطراب های ناشی از این بیماری نوظهور نقشی برجسته ایفا کنند.
زنان نه تنها از مهارت ها و تجارب و دانش خود برای بهتر کردن اوضاع استفاده کردند بلکه بسیاری از این مهارت ها را به فرزندان خود نیز منتقل نمودند به طوری که شاید در مواقع عادی فرصت کافی برای انجام این فعالیت ها برای مادران و فرزندان فراهم نمیشد.
بنابراین علیرغم این وضعیت مبهم و دشواریهای ناشی از آن، اثربخشی رهبری زنان در برابر ویروس کرونا کاملاً اثبات شده است. همه تجزیه و تحلیل ها همزمان نشان می دهد در میان دولتهایی که با ابعاد بیشتری با بحران ویروس کرونا روبرو بوده اند، تعداد بیشتری از زنان مسئول وجود داشته اند.
برخی مطالعات نشان داده مردان بیش از زنان در اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست میدهند. سیستم ایمنی قویتر زنان نسبت به مردان میتواند یکی از دلایل اصلی این موضوع باشد.
موضوع اثبات شده درباره مردان این است که آنها تمایلی به انجام مراقبت های بهداشتی ندارند و تا حد امکان آنها را به تأخیر میاندازند، علائم بیماری را نادیده میگیرند یا آنها را رد میکنند. دیوید ایزل روانشناس میگوید: بسیاری از مردان مراقبت از خود را پذیرش ضعف میدانند و این منجر به نادیده گرفتن علائم قابل فهم نه تنها در مورد کرونا بلکه هر بیماری تهدیدکننده زندگی میشود.
نگاهی به اخبار و یافته های اخیر، نقش اساسی زنان در مهار همه گیری در مقابل مردان را نشان می دهد.
موفقیت رهبران زن در مقابله با کرونا
در این میان عملکرد مثبت زنان در سطوح بالاتر نیز حائز اهمیت بوده است. براساس بخش اسپانیولی شبکه بی بی سی، در تحقیقات انجام شده از سوی دو تن از اساتید دانشگاههای لیورپول و ردینگ انگلیس، نکات جالبی از عملکرد کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است؛
این دو محقق، با نگاهی به آمار ابتلا و مرگومیر کشورهایی مانند نیوزیلند، آلمان و تایوان (که تحت رهبری زنان بودهاند)، به این نتیجه رسیدند که این دو کشور عملکردهای بسیار بهتری نسبت به کشورهای مشابه از خود نشان دادند.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد در دوران شیوع ویروس، رهبران زن عملکرد بسیار بهتری نسبت به مردان نشان دادهاند. البته صرف اینکه زنان در رأس امور باشند، لزوما نمیتواند نشانه موفقیت باشد؛ اما درباره موضوعاتی بحرانی که به سلامت و بهداشت انسانها مربوط میشود، میتوان با قاطعیت گفت که زنان مدیریت قاطعتری نسبت به مردان دارند؛ چراکه زنان بیش از مردان سلامت خود را جدی میگیرند. بر اساس آماری که مرکز کنترل و مقابله با بیماریها در ایالات متحده منتشر کرده است، زنان ۳۳ درصد بیشتر از مردان به پزشک مراجعه میکنند. نکته درخور توجه اینکه در این آمار، مراجعه به پزشک در دوره بارداری گنجانده نشده و درباره آزمایشهای جسمانی سالانه نیز میتوان گفت که زنان صد درصد بیش از مردان این آزمایشها را جدی میگیرند.
البته این تحقیقات با ارائه آمارهای مربوط به چهارماهه اول گسترش ویروس، تنها به واکنش رهبران کشورها به موج اول ویروس کرونا مربوط خواهد بود.
یافتههای این مقاله نشان میدهد که در کشورهای تحت رهبری زنان، عملکردهای مربوط به شیوع ویروس کرونا بسیار بهتر از دیگر کشورها بوده است؛ و اینکه بخشی از این موفقیتها را میتوان به سیاستهای فعالی نسبت داد که این رهبرها در پیش گرفتند.
در تاریخ ۸ جون ۲۰۲۰، نخستوزیر نیوزیلند جاسیندا آردرن، تمامی محدودیت کشور را برداشته و نیوزیلند را فارغ از ویروس کرونا اعلام کرد. در آن زمان، تنها ۵۰۰ مورد ابتلا بهطور رسمی شناسایی شده و هفت نفر توسط ویروس فوت کرده بودند.
تایوان نیز تحت ریاست جمهوری سای اینگ ون، عملکرد بسیار خوبی در مهار کردن کرونا از خود نشان داده است. همچنین آلمان، تحت رهبری آنگلا مرکل، توانسته بسیار بهتر از کشورهای اروپایی اطراف خود در مقابله با همهگیری عمل کند.
البته برخی از تحلیلگران بر این باورند که موفقیت برخی از کشورها در مقابل کرونا به زن یا مرد بودن رهبرانشان ارتباطی ندارد. در واقع بیشتر کشورهایی که نسبت به بحران کرونا واکنش بهتری نشان دادهاند به غیر از رهبران زن، موارد اشتراک دیگری هم دارند، از جمله اینکه همه این کشورها از اقتصادهای پیشرفته دنیا هستند که از سیستم پشتیبان رفاهی بهره میبرند. اما باید در نظر گرفت که آمریکا و بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی به عنوان مدعیان سیستم های پیشرفته رفاهی همچنان در مهار و کنترل این ویروس ذره بینی درمانده اند.
چین نیز با وجود اینکه اولین کشور درگیر با همه گیری به شکل گسترده بود، اما با برنامه ریزی درست و به کارگیری تدابیر بهداشتی موردنیاز به موفقیتی چشمگیر در مدیریت کرونا دست یافت. به گفته مقامات و رسانه های این کشور، بخش قابل توجهی از این موفقیت در مهار کرونا مدیون نقش آفرینی زنان در صحنه مبارزه با کرونا بوده است.
براساس گزارشی از شبکه بی بی سی انگلیس، زنان چین که در جایگاه های گوناگون د در جامعه، نه تنها دوشادوش مردان، بلکه گاه پیشگام تر از آنان کار می کردند، در دوره حدودا یکساله همه گیری نیز مسئولیت بازگرداندن زندگی دچار بحران کشور به وضعیت عادی را بر دوش گرفتند.
شی جین پینگ رئیس جمهوری خلق چین با ستودن نقش ویژه زنان در خط مقدم مقابله با همه گیری، تاکید کرد: زنان در جایگاه پزشک و پرستار، پرسنل مهار بیماری، پرسنل علمی و فنی، کارمندان نواحی مسکونی و داوطلب خدمت بدون ترس از خطر، شبانه روز برای مقابله با بیماری تلاش کردند. آنها در خط مقدم پیشگیری و مهار کرونا کوشیدند و با پرکاری و ذکاوت خود از جسم و جان مردم دفاع کردند. همه ما باید آنها را مورد ستایش قرار دهیم.
شی جین پینگ در یکم اکتبر نیز در سخنرانی ویدیویی نشست بلندپایه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد کنفرانس جهانی زنان در پکن، بر ضرورت کمک به زنان برای رهایی از تاثیر همه گیری و بیماری تاکید کرد.
وی به ویژه گفت که باید بر بهداشت جسمی و روانی، نیازهای اجتماعی و محیط کار زنان پزشک که در خط مقدم تلاش می کنند، توجه شود. حفاظت از حقوق و منافع زنان و دختران باید در موقعیتهای مهم بهداشت عمومی و ازسرگیری برنامه های کار و تولید قرار گیرد؛ به ویژه برای گسترش مجاری اشتغال زنان و مبارزه با نقض حقوق و منافع آنها. تقویت خدمات اجتماعی، اولویت به اطمینان از وضعیت گروههای خاص مانند زنان باردار و کودکان و توجه ویژه به گروه های محروم مانند زنان فقیر، زنان مسن و زنان معلول و اشتغال آنها، انجام کارهای مناسب و عملی و حل مشکلات آنها، ضروریست.
قطعاً تجربههای بیشتری را میتوان از ظرفیت و توانایی زنانه و مشارکت و همراهی همسران، پدران و فرزندان در خانه در این روزها سراغ گرفت و عنوان کرد که این بحث کوتاه مجال آن را ندارد و امید است که در دوران مابعد کرونا به تفصیل به آنها پرداخته شود.
با توجه به این که با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند و نقش بسزایی در حفظ سلامت افراد خانواده و نهایتا جامعه دارند؛ هر نوع برنامهریزی و تلاش در جهت توانمندسازی زنان ایران زمین در زمینه سلامت آنان، تضمینی برای بهره مندی از کودکانی سالم، خانوادهای مستحکم و اجتماعی متعالی خواهد بود. به همین دلیل توجه به سلامت زنان و اهمیت دادن به نقش آنها در سلامتی خانواده، از بروز آسیب ها و چالش های جامعه می کاهد.
اگر خانواده را به باغی تشبیه نماییم، زنان باغبان آن هستند، باغبانی که می بایست با توانایی جسمی و دلی آرام و در قالب نقش مادری، به باغبانی و شکوفایی گلهای باغ بپردازند و تنها در این صورت است که میتوانند انسانهای دلارام، موفق، سعادتمند و بهشتی تربیت نمایند و به تبع آن در ایجاد جامعهای متعالی با حضور انسانهای سالم، گام بردارند و سرمایههای اجتماعی را تقویت نمایند و این امر لزوم توجه به مقوله سلامت زنان را افزایش می دهد.
حالا هم که ویروس مهاجم کرونا به کشور ما وارد شده و برای بیمار کردن مردم، خودش را به آب و آتش می زند، زنان با تدابیر مختلف در مسیر حفظ بهداشت، بالابردن ایمنی بدن خود و خانواده با انتخاب سبد غذایی مناسب، رعایت اصول بهداشتی و آموزش بهداشت فردی به اعضای خانواده، نقش مهمی در مهار بحران ناشی از شیوع این ویروس دارند. بنابراین زنان اولین مراقبین سلامت خانواده و جامعه هستند و آموزش و فرهنگ سلامت، از طریق زنان توسعه می یابد.
به همین دلایل، موضوع مدیریت توسعه سلامت زنان، در زمره اولویتهای سازمان جهانی بهداشت فرار دارد و به عنوان زمینههای اصلی توسعه استراتژیک بهداشت، مورد توجه مراکز علمی ذیربط نیز قرارگرفته است و ضرورت دارد با شناخت و درک صحیح تفاوتهای بیولوژیکی، جسمی، روانی و اجتماعی زنان، شرایط لازم برای بهرهمندی آنان از سلامت جسمی و روحی فراهم تا یکی از مهمترین مکانیسمهای ایجاد خانواده و جامعه سالم و پایدار و توسعه اجتماعی و فرهنگی پایهریزی گردد.