تفاوت روابط عمومی آمریکا با روابط عمومیهای دیگر کشورها مترجم: یاسمن وزیری این گزارش با مجوز از لوسی سیگل (Lucy Siegel)، رییس و مدیر عامل bridge global strategies منعکس شده است. کارشناسان گروه روابط عمومی اسکات (Scott public relations) در زمینه معرفی، نوآوری در بهداشت و درمان، بیمه و فناوری به مدت سه […]
تفاوت روابط عمومی آمریکا با روابط عمومیهای دیگر کشورها
مترجم: یاسمن وزیری
این گزارش با مجوز از لوسی سیگل (Lucy Siegel)، رییس و مدیر عامل bridge global strategies
منعکس شده است.
کارشناسان گروه روابط عمومی اسکات (Scott public relations) در زمینه معرفی، نوآوری در بهداشت و درمان، بیمه و فناوری به مدت سه دهه پیشتاز بوده است. طبق گفته آنان معرفی راه حلهای جدید، ایجاد برندها، آگاهی و دستیابی به موفقیت برای مشتریان کاری است که ما انجام میدهیم.
طبق گزارش لوسی سیگل (Lucy Siegel) شرکتهای خارجی زمانیکه میخواهند در ایالات متحده آمریکا چشم اندازی ایجاد کنند، معمولاً تعجب میکنند که در نقش روابط عمومی بین کشورهای خود و آمریکا، تفاوتهای میان فرهنگی وجود دارد.
در بسیاری از نقاط جهان، از جمله در بیشتر بخشهای آسیا و برخی از بخشهای اروپا، ترفندهای استفاده شده توسط اکثر حوزههای روابط عمومی به طور سنتی محدود به روابط رسانهای و طراحی رویدادها بوده است و اخیراً رسانههای اجتماعی نیز محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.
هدف این است که مشتریان بالقوه (هم مصرف کنندگان و هم مشتریان تجاری) را به دست بیاوریم و سعی کنیم از تصور عمومی شرکت محافظت کنیم. در آمریکا، کانادا، بریتانیا و کشورهای دیگر جنبههای خاصی از روابط عمومی وجود دارد. در این بازارها، وظیفه روابط عمومی به ایجاد چشم انداز و کمک به محصولات بازار نیست بلکه شامل استراتژیهایی برای ایجاد و افزایش اعتبار شرکت میباشد. متخصصان روابط عمومی به دنبال راههایی برای تقویت و توسعه روابط هستند بهصورتی که کل شرکت در تعامل با مخاطبان مختلف از جمله سرمایه گذاران، جامعه محلی، مقامات دولتی و کارمندان و غیره را در بر میگیرد.
روابط عمومی در کشورهای دیگر بیشتر به صورت سلسله مراتبی از بالا به پایین است. به این صورت که مدیریت تصمیم میگیرد دربارهی چه چیزی میخواهد ارتباط برقرار کند، سپس بخش روابط عمومی آنرا اجرا میکند. اما در آمریکا، بیشتر گفتگوی دو طرفه با مردم وجود دارد و انتظار میرود بخش ارتباطی، گفتگوی عمومی را کنترل کند و در آن گفتگوها برای کمک به پشتیبانی از اهداف شرکت حضور داشته باشد، و انتظارها را پیام رسانی و پیشنهاد دهد.
در کشورهایی که وظیفه کارکنان روابط عمومی بیشتر به بازاریابی محصولات محدود میشود، وضعیت متخصصان روابط عمومی به نسبت کشورهایی که متخصصان روابط عمومیشان نقش گستردهتری در استراتژی و مدیریت اعتبار شرکتها دارند، پایینتر است. همانطور که انتظار میرود، در کشورهایی که روابط عمومی وضعیت پایینتری دارد، متخصصان روابط عمومی ارتباط کمتری با مدیران ارشد دارند و معمولا بهعنوان مشاور استراتژیک در نظر گرفته نمیشوند.
در مقابل، در آمریکا، بالاترین شغل روابط عمومی است و موظف است مستقیماً فعالیتهای اجریی را به مدیر عامل گزارش دهد. در برخی موارد، متخصصانی که این سمتها را دارند، حقوق بسیار بالایی میگیرند.
این مدیران و کارمندان شرکتهای روابط عمومی برای کمک به مسائل مهم مدیران شرکتهای دیگر، عیبیابی در مواقع بحرانی و کمک به موقعیت کلی شرکت هایشان استخدام میشوند. آنها مسئول ایجاد روابط خوب با کلیه مخاطبان شرکتهای خود هستند که این مخاطبان از کارمندان شرکتها گرفته تا گروههای علاقه مند به مشتریان و مشتریان بالقوه تا دولت در سطح ملی، ایالتی و محلی و برخی نیز مسئول روابط سرمایه گذار هستند.
لوسی سیگل (Lucy Siegel) ) میگوید: “غالباً وقتی تماسی از مشتریهای بالقوه از خارج از کشور دریافت میکنم، میتوانم بلافاصله تفاوت نگرش نسبت به روابط عمومی را ببینم. من میپرسم شرکت شما به دنبال چه چیزی از یک آژانس روابط عمومی است و جوابی که میگیرم معمولاً لیستی از ترفندهای روابط عمومی است که مدیران شرکت قبلاً تصمیم گرفتهاند که پاسخگوی نیازهای آنها است.
پس از صحبت کردن و آغاز به کار کردن با روابط عمومی ما، سازمانها متوجه میشوند راههایی را که فکرش را هم نمیکردند توسط روابط عمومی انجام میشود و ما ترفندهای مختلف را برای تسهیل فعالیتها پیشنهاد میکنیم و آنها را در رسیدن به اهداف سازمانها، مشاوره و راهنمایی میکنیم.”
روابط عمومی میان فرهنگی یک فرایند آموزشی دو طرفه است زیرا مشتری با فرهنگ تجارت و نحوه کارکرد ارتباطات آمریکا آشنا میشود و همچنین ما این فرصت را داریم که بیشتر با فرهنگ مشتری آشنا شویم و آنرا به کار بندیم.