حسین افخمی[۱] مقدمه بیش از نیم قرن از آموزش دانشگاهی روابط عمومی در ایران می گذرد و جهان در آستانه صدمین سال تجربه ای مشابه قرار دارد. نیم نگاهی به تجربه ملی و روند جهانی آن نشان می دهد که توسعه آموزش این رشته در ایران هر چند در آغاز در مقایسه با […]
حسین افخمی[۱]
مقدمه
بیش از نیم قرن از آموزش دانشگاهی روابط عمومی در ایران می گذرد و جهان در آستانه صدمین سال تجربه ای مشابه قرار دارد. نیم نگاهی به تجربه ملی و روند جهانی آن نشان می دهد که توسعه آموزش این رشته در ایران هر چند در آغاز در مقایسه با وضعیت کشورهای منطقه پیشگام بوده است، اما در گذر زمان تحت شرایطی بسیار کند و با افت و خیزهایی همراه شده است. به طوری که به رغم تحولات شگرف فناوی های ارتباطی، تغییرات سیاسی و برخی ضرورت های اجتماعی، هنوز آموز ش آن در سطوح کاردانی و کارشناسی قرار دارد. این در حالی است که در سایر رشته های مشابه از جمله علوم ارتباطات، رسانه ها و علوم اطلاعات رشد درخور توجهی در سطح دانشگاههای کشور مشاهده می شود. راه اندازی دوره کارشناسی ارشد روابط عمومی یکی از مطالباتی است که اولین بار در بیانیه ده ماده ای پایانی گردهمایی مدیران روابط عمومی سازمانهای دولتی در سال ۱۳۶۳ مطرح شد، ولی این بند بیانیه هنوز به عمل درنیامده است. در این دوره طولانی، جهان ارتباطات متحول شد و کهکشان پنجم (اینترنت) نیز فرارسید و «روز جامعه اطلاعات» جایگزین «روز مخابرات» شد. روز ملی «ارتباطات و روابط عمومی» هم به تقویم فرهنگی کشور اضافه شد. استادان و مدرسان پیشگامی همچون زنده یاد حمید نطقی (بنیانگذار رشته روابط عمومی و اولین سرپرست دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی پس از انقلاب ۵۷)، حسین عماد افشار، کاظم معتمدنژاد، خسرو یحیایی و هوشنگ عباس زاده پس از سالها تدریس از این جهان هجرت کردند و برخی از آنها نیز به افتخار بازنشستگی نائل شدند. این جستار مروری بر یک تجربه به قدمت نیم قرن است که موضوع آموزش روابط عمومی در دانشگاهها را نقد و بررسی می کند.
رقم دقیقی از تعداد دانش آموختگان دوره های کاردانی و کارشناسی این رشته و یا شاغلان حرفه روابط عمومی در دست نیست. بر اساس آمار ظرفیت پذیرش دانشجویان این رشته مندرج در دفترچه کنکور سال ۱۳۹۷ ، رقمی حدود ۷۰۰۰ نفر دانشجو در آن سال پذیش شده اند که سهم دو دانشگاه دولتی (علامه طباطبایی و گلستان) در حد ۱۰۰ نفر به صورت روزانه و شبانه بوده است و بقیه به سایر مراکز آموزشی از جمله دانشگاههای جامع، پیام نور، آزاد اسلامی و غیر انتفاعی اختصاص داشته است. بنابراین، تعداد فارغ التحصیلان دوره کارشناسی به چند ده هزار نفر می رسد و تعداد شاغلان را نیز عددی چهار رقمی نمایندگی می کند. علی میرسعید قاضی (۱۳۷۷) از مدرسان پیشکسوت تعداد شاغلان را بالغ بر ۵۰ هزار نفر ذکر می کند. هرچند آمار فعالان حرفه ای و عضو در انجمن های مرتبط با روابط عمومی هنوز بسیار اندک است و هیچ تناسبی با رقم دانش آموختگان و شاغلان آن ندارد. این تفاوت فاحش هم می تواند یکی از نشانه های توسعه نیافتگی آموزش است.
آموزش در سایه تحولات اجتماعی
توسعه آموزش روابط عمومی در یک جامعه را نمی توان جدا از تحولات اجتماعی آن بررسی کرد. کارل بوتان (۱۹۹۲) در مقاله ای زیر عنوان «روابط عمومی بین المللی: نقد و صورتبندی مجدد» به چهار عامل زمینه ای شامل زیر ساختهای ارتباطی، قواعد بازار، ثبات سیاسی و همگونی زبان و فرهنگ در شکل گیری و رشد و توسعه آموزش روابط اشاره می کند. به باور وی هرچقدر در یک جامعه میزان توسعه یافتگی بیشتر باشد، روابط عمومی به ”فرایند“ نزدیکتر است و تأکید روی نقش چهارم مورد نظر جیمز گرونیگ یعنی گفتگو، مصالحه و مذاکره خواهد بود. برعکس در کشورهای کمتر توسعه یافته روابطعمومی به ”برنامه“های اطلاع رسانی، رویکردهای اقناعی و کارزار ارتباطات عمومی تبدیل می شود. در اینجا می توان گفت فعالیت حرفه روابطعمومی در کشور ما هنوز به فرآیند تبدیل نشده است و در دوران اقناع و تبلیغ قرار دارد.
دهه ۱۳۴۰ شمسی در تاریخ تحولات اجتماعی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این دهه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی با ایجاد نهادها و مؤسسات مدرن در بخش دولتی و همچنین توسعه صنایع مونتاژ و رشد واحدهای تجاری آغاز می شود. همزمان برنامه های توسعه بخشی ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به ابتکار یونسکو و با حمایت آمریکا در کشورما و برخی از کشورهای آسیایی و آفریقائی نظیر ترکیه، مصر، فیلیپین و کره در جریان است. آموزش عمومی، بهداشت عمومی، مبارزه با بیسوادی، ترویج کشاورزی، اصلاحات ارضی و عمران روستایی از دغدغه های عمده دولتمردان این دوره است. از اینرو توسعه کمی وسایل ارتباط جمعی در اولویت برنامه های دولت قرار می گیرد و برای عملی کردن این برنامه ها، آموزش روابط عمومی و روزنامه نگاری در سطح دانشگاهی به اجرا در می آید. نگرش توسعه ای به ارتباطات که نظریه غالب این دوران در ایران و جهان است در شکلگیری دوره و برخی از واحدهای درسی آن حاکی از نگرش ابزاری به کاربرد روابط عمومی و توجه به کارکرد تبلیغی آن می باشد. ( رشید پور: ۱۳۴۷؛ و امینی : ۱۳۵۰)
پیدایش رشته های درسی دانشگاهی در ایران با نوگرایی دوران پهلوی اول و تأسیس اولین دانشگاه آغاز می شود. همچنین اولین تکدرس علوم اجتماعی زیر عنوان ”جامعه شناسی آموزش و پرورش“ در سال ۱۳۲۵ در دانشسرای عالی ارائه می شود. پس از آن دانشگاه تهران اولین دوره کارشناسی علوم اجتماعی را در سال ۱۳۳۷ تأسیس میکند و اوج راه اندازی رشته های علوم اجتماعی در دهه ۱۳۴۰ صورت می گیرد؛ بطوریکه طی سالهای ۵۰-۱۳۴۰ در چندین دانشگاه کشور از جمله تهران، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز، ملی و دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی و چند مرکز آموزشی دیگر، دوره های کارشناسی جامعه شناسی، جمعیت شناسی، مردم شناسی، رفاه اجتماعی، روابط عمومی، روزنامه نگاری، تعاون، بازاریابی، مدیریت، جهانگردی، خدمات اجتماعی، توسعه ملی و برنامه ریزی اجتماعی راه اندازی می شوند. بنابراین، تأسیس اولین دوره کارشناسی روابط عمومی در سال ۱۳۴۶ می تواند در چارچوب توسعه رشته های علوم اجتماعی در کشور مورد بررسی قرار گیرد. این دهه همزمان است با تحولات اجتماعی مرتبط با اصلاحات مورد نظر در اصول «انقلاب شاه و ملت» که در بعد نظری و عملی با دانش اجتماعی گره می خورد. می توان گفت بخش عمده ای از دانش پایه و مهارتهای روابط عمومی در این دوره تا سقوط پهلوی دوم شکل می گیرد. بنابراین، مرحله اول آموزش روابط عمومی در این دوره شکل می گیرد که تبلیغات توأم با تشریفات بر رفتار حرفه ای مسلط است.
انقلاب، جنگ و تحولات سیاسی
مرحله دوم متأثر از تحولات سیاسی است. با انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نظریه توسعه بخشی ارتباطات و به پیروی از آن روزنامه نگاری توسعه ای و روابط عمومی توسعه ای را آنطور که در دهه چهل و پنجاه در ایران و فیلیپین مرسوم شده بود، مورد پرسش قرار گرفت. در مقابل، توجه به موضوع ارتباطات سنتی در کشورهای آسیایی و همچنین ایران که از اواسط دهه پنجاه مورد توجه برخی از صاحبنظران قرار گرفته بود، از سالهای ۱۳۵۸ به بعد شدت گرفت ( فتحی: ۱۳۵۸ ؛ مولانا: ۱۹۷۸ ؛ سربرنی محمدی و محمدی: ۱۹۹۴). فردای انقلاب، ارتباط گران سنتی و فعالان سیاسی به رسانه های ارتباط جمعی دسترسی پیدا کردند. اختلاف بر سر چگونگی اداره این رسانه ها، هم حرفه ارتباطات را دستخوش تغییرات کرد و هم آموزش آن را در معرض تهدید قرار داد. به طوری که در اندک مدتی آموزش این رشته را با کمبود کارشناسان ورزیده و استادان توانا روبرو ساخت و به تدریج انتقال دانش و تجربه از نسلی به نسل دیگر را دچار وقفه کرد. پس از مدتی با بروز بحران آموزشی و فرهنگی در دانشگاههای کشور در سال ۳۵۹ ، سرنوشت رشته روابط عمومی به سایر رشته های علوم اجتماعی گره خورد و البته جزء اولین قربانی بود. یعنی با تعطیلی دانشگاهها در سال ۱۳۵۹، دوره اول آموزش دانشگاهی کارشناسی رشته روابط عمومی در ایران پس از ۱۳ سال با تربیت تعداد ۱۱۱۷ نفر فارغ التحصیل خاتمه یافت.
مرحله سوم مرتبط با سالهای دوره جنگ ایران و عراق است. جنگ ها معمولا به تبلیغات نیاز دارند و سانسور و کنترل اطلاعات نیز لازمه مدیریت اطلاعات در زمان جنگ است. در سال ۱۳۶۴ ، گرایش ارتباطات اجتماعی در چارچوب رشته علوم اجتماعی بازگشایی شد که فقط سه واحد درس اصول روابط عمومی و دو واحد درس افکار عمومی از دروس تخصصی رشته را داشت و ۳۵ واحد درس مشترک آن به ارتباطات و روزنامه نگاری اختصاص داشت. مرحله چهارم با پایان جنگ سرد و تحولات سیاسی جهانی از جمله سقوط بلوک شوروی و پایان حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی همزمان می شود. از این دوره تعریف جدیدی از روابط عمومی، و نقش آفرینی رژیمهای مبتنی بر نئولیبرال در جهان آغاز می شود. در دانشگاههای روسیه و کشورهای سوسیالیستی سابق و چین در رویکرد به آموزش روابط عمومی موجی از تغییرات مشاهده می شود. در آموزش عالی ایران نیز رشته منحل شده، مجدداً در سال ۱۳۶۸ و این بار هم زیر چتر علوم اجتماعی با عنوان کارشناسی رشته «علوم ارتباطات اجتماعی» با گرایش روابط عمومی تأسیس شد. در گرایش بازنویسی شده، تعداد ۲۰ واحد تخصصی روابط عمومی و ۴۰ واحد مشترک در زمینه علوم ارتباطات در کنار گرایش روزنامه نگاری گنجانده شد.
تحولات فناوری، توسعه و بومی گرایی
مرحله پنجم وششم به ترتیب تحولات فناوری مبتنی بر اینترنت در جهان و دولتهای پس از جنگ در داخل کشور را شامل می شود که در آنها رویکرد توسعه اقتصادی و سیاسی است یعنی در سالهای دهه ۱۳۷۰ انتظارات از روابط عمومی و نقش کلیدی ارتباطات در توسعه نوعی تقاضای جدید را در دولت و عرصه عمومی بوجود می آورد. درهمین سالها دوره های ارشد و دکترای علوم ارتباطات هم پایه ریزی می شود. رشته کارشناسی روابط عمومی و روزنامه نگاری دوباره مستقل و بازگشایی می شوند. تابلوی دانشکده علوم ارتباطات بر سر در ساختمان خیابان کتابی نصب شد ولی هرگز دانشکده ای شکل نگرفت و حتی گروه آموزشی هم تأسیس نشد. در این دوره دانشگاههای غیر دولتی هم به راه اندازی رشته روابط عمومی روی آوردند. آموزش رسمی روابط عمومی در سطح کارشناسی به صورت گرایش مصوب سال ۱۳۶۸ در دانشگاه آزاد اسلامی تهران و سپس در برخی از شهرها شروع شد. همچنین دانشگاه جامع نیز از سالهای اواخر دهه ۱۳۷۰ به راه اندازی دوره های کاردانی و کارشناسی ناپیوسته با شرح درسی اندکی متفاوت اقدام کرد.
توسعه رشته های ارتباطات در سایر دانشگاهها از جمله رشته فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق، ارتباطات با گرایش روزنامه نگاری در دانشگاه تهران، خبرنگاری در دانشکده خبر وابسته به خبرگزاری جمهوری اسلامی و کارشناسی ارشد علوم ارتباطات در دانشگاههای علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی و دانشکده صدا و سیما و کارشناسی ارشدتبلیغات بازرگانی در دانشکده صدا و سیما، موجب تقویب بدنه علمی و پژوهشی و دانش عمومی مورد نیاز این رشته را فراهم کرده است . با وجود این،گرچه دروس عمومی و مشترک رشته نسبت به گذشته از غنای بیشتری برخوردار شد، ولی از نظر تغییر در کیفیت دروس تخصصی آن و استقلال رشته روابط عمومی تغییرات عمده ای مشاهده نمی شود. سایر برنامه های آموزشی نیز قابل ذکر است از جمله: دوره های آموزشی یکساله مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها،که برای روزنامه نگاران و شاغلان در دفاتر روابط عمومی طراحی شده بود و دوره های کوتاه مدت آموزش روابط عمومی که از سوی اداره کل تبلیغات وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، مرکز مدیریت دولتی، جهاد دانشگاهی و یا رأساً توسط سازمانهای دولتی و خصوصی برگزار می شود. اغلب این مراکز ازمنابع علمی مشترک و مشابه برخوردارند و به علت محدود بودن تعداد استادان و مربیان، اینگونه چهره های آشنا در همه جا دیده می شود
رسانه های اجتماعی، بحران و مخاطره
مرحله هفتم در ادامه توسعه شتابان فناوری های ارتباطی و رسانه های شکل گرفت و موجب رشد و گسترش کمی مراکز آموزش رشته های ارتباطات در سراسر کشور شد. برای اولین بار یکی از دانشگاههای سراسری در استانها (دانشگاه گلستان ) اقدام به راه اندازی دوره کارشناسی روابط عمومی کرد. همزمان بیش از ده رشته جدید کارشناسی ارشد با بن مایه «ارتباطات، فرهنگ و رسانه ها» راه اندازی شدند. رشته های جدید ارتباطات با تمرکز بر تبلیغات و رسانه ها در دانشگاههای تخصصی مانند صدا و سیما، علوم انتظامی، جامعه المصطفی، دانشگاه رضوی و سوره از این جمله اندراه اندازی شد. در این دوره علاوه بر دانشکده های علوم اجتماعی، دانشکده های مدیریت و علوم انسانی هم به استقبال رسانه ها آمدند. رشد سریع رشته «مدیریت رسانه» در سطح کارشناسی ارشد و دکترا از سایر رشته ها پیشی گرفت. این موج که در دولت نهم و دهم آغاز شده بود در دو دولت بعد هم ادامه یافت.
کلید واژه ها دروس تخصصی هیچکدام از این رشته ها اشاره ای به دروس تخصصی رشته روابط عمومی ندارد. در برنامه درسی رشته کتابداری یک تکدرس روابط عمومی قرار گرفت. یک درس اختیاری هم با عنوان مدیریت روابط عمومی در بازنگری سرفصل دروس ارشد مدیریت رسانه اضافه شد. دانشگاه تهران در پردیس خودگردان اقدام به تأسیس دوره کارشناسی ارشد (MBA) روابط عمومی کرد. دهها کنفرانس، سمینار، و گردهمایی آموزشی در سطح ملی و بین المللی در تهران و شهرستانها برگزارشد. بیش از پنج مجله علمی – تخصصی در زمینه روابط عمومی مجوز نشر گرفت و منتشر شد. تعداد کتابهای تخصصی روابط عمومی از صد عنوان گذشت. در دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۱۳۹۴ گروه آموزشی مستقل روابط عمومی تأسیس شد. در این جدال برای بقا، سرانجام دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی ساختمان ۵۰ ساله کتابی را به دانشکده علوم اجتماعی واگذار کرد و در پردیس دانشگاه در دهکده المپیک مستقر شد. پس از بازگشایی مجدد، راه اندزی دوره ارشد روابط عمومی نیز برای باردیگر با جدیت بیشتری دنبال شد.
در روزهای پایان دولت دوازدهم هستیم و برنامه پیشنهادی دوره کارشناسی ارشد روابط عمومی که در دولت دهم از سوی دانشگاه علامه طباطبایی برای بررسی و تصویب به سازمانهای تصمیم گیرنده و مراجع ذیصلاح ارسال شده است، پس از رفت و امدهای مکرر و تغییرات اساسی همچنان در انتظار مهر تأیید نهایی برای راه اندازی است. در این برنامه پیشنهادی برای دوره کارشناسی ارشد این رشته پنج گرایش زیر عنوانهای «اموربین الملل»، «امور اجتماعی»، «امور فرهنگی»، «صنعت و تجارت»، «و رسانه های اجتماعی»، پیش بینی شده است. در مجموع ۵۲ عنوان درس، دوره کارآموزی و پایان نامه، ۶ عنوان درس تخصصی اصلی مشترک، ۲۰ عنوان درس تخصصی در پنج گرایش و ۲۴ عنوان درس تخصصی اختیاری پیش بینی شده است.
جمع بندی و پیشنهادها
مروری بر نیم قرن تجربه آموزش دانشگاهی نشان داد که علاقه دوره های آموزشی روابط عمومی رو به افزایش است. منابع آموزشی چه در قالب کتاب درسی و چه به صورت نشریات حرفه ای رو به ازدیاد است. نیاز بازار کار بر اثر توسعه رسانهها، یا سیاره ای شدن ارتباطات، نقش روز افزون ارتباطات مجازی در زندگی روزمره، اشتغال دیجیتال و توجه به فعالیتهای روابط عمومی رو به افزایش است. فناوری های جدید، مفاهیم و نظریه های ملهم از آنها، و نقش توسعه بخش فناوریهای جدید ارتباطی، زمینه های بیشتری را برای آموزش نوین روابط عمومی فراهم کرده است. از سویی دیگر، دوران کارشناسان همه فن حریف در پست های سازمانی و در قامت مدیر و کارشناس روابط عمومی نیز سپری شده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش نوین روابط عمومی همچنان نیاز داوطلبان تحصیل در رشته روابط عمومی و شاغلان حرفه ای آن خواهد بود. در زمینه بهبود آموزش و پژوهش آن موارد زیر توصیه می شود:
کمک به تقویت نظارت مدنی، علمی و حرفه ای در اجرای مقررات اداری و استخدامی با هدف رشد و بالندگی حرفه روابط عمومی در ارتباط با نقش و جایگاه اجتماعی، سازمانی و تعامل بارسانه ها؛
توسعه دوره های تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا با تأکید بر تخصصی شدن گرایشهای رشته روابط عمومی، با هدف تربیت نیروی توانمند و تولید دانش بومی از طریق انتشار یافته های علمی؛
ایجاد مراکز پژوهش در روابط عمومی از طریق توسعه همکاری ها بین مراکز دانشگاهی و بخشهای عمومی، صنعت و خدمات و توسعه مراکز تحقیقاتی غیر دولتی در زمینه رسانه ها، تبلیغات و بازاریابی؛
تقویت انجمن های علمی، حرفه ای و دانشجویی روابط عمومی، بازآموزی کارکنان واحدهای روابط عمومی سازمانها و توجه بیشتر به دروس کارآموزی و کارورزی؛
تدریس تکدرس هایی مانند ارتباطات انسانی، ارتباطات جمعی و رسانه های جدید، اصول روابط عمومی، مدیریت و روابط عمومی، و فنون روابط عمومی در دروس عمومی و پایه سایر رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی؛ و دروس مهارتهای ارتباطی و سواد رسانه ای در سطح مدارس متوسطه.
درپایان این می توان در سطح خرد نیز مواردی چون تغییر در شرایط گزینش دانشجو، تقویت کادر آموزشی هیأت علمی روابط عمومی، انتشار متون آموزشی جدید، تأمین فضا و تجهیزات مناسب آموزشی، جلبهمکاری و حمایت صنعت و تقویت نشریات تخصصی و انتشار مجلات علمی – پژوهشی در دانشگاهها را می توان توصیه کرد.
منایع:
افخمی حسین ( ۱۳۷۷)، « اهمیت آموزش در روابط عمومی » ، ماهنامه روابط عمومی ،شماره ۲ ، ص ۲۳-۱۸ .
امینی محسن (۱۳۷۷)، « مشکلات روابط عمومی در ایران : ناهمگونی فرهنگی ، ساختار غلط و نقص سیستم آموزش » ، هنر هشتم ،ص ۲۹-۲۴
باقریان مهدی ، (۱۳۷۷)، « سیمای روابط عمومی در نظام آموزش عالی کشور »، فصلنامه تحقیقات روابط عمومی، ۲ (۱) ص ۳۶-۲۹.
بوتان کارل و وینسنت هزلتون (۱۳۷۸)، نظریه های روابط عمومی ، ترجمه علیرضا دهقان ، تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
رفیعی نژاد طاهره (۱۳۷۷)، « نقدی بر شیوه های آموزش دانشگاهی روابط عمومی » ، فصلنامه تحقیقات روابط عمومی ، ۱(۱) ص ۳۶-۲۹ .
سید محسنی، سید شهاب الدین (۱۳۷۹)، « توسعه آموزش و تحول در روابط عمومی » ، هنر هشتم ، شماره ۱۹ ، ص ۲-۲۲.
خجسته نیا محمد و نوشین دهقی (۱۳۷۶)، « نگرش مدیران کل روابط عمومی به فارغ التحصیلان رشته روابط عمومی»، هنر هشتم ، شماره ۶ تابستان ۱۳۷۶ ، ص ۸۴-۷۰ .
کمالی پور یحیی و مهدی محسنیان راد ( ۱۳۷۷)، « روابط عمومی در ایران و نوید آینده ای امیدبخش» ، ترجمه علی میرسعید قاضی ، هنر هشتم ، شماره ۱۰ ، ص ۲۵-۱۸ .
میرسعید قاضی، علی ( ۱۳۷۶)، « آموزش روابط عمومی در ایران » ، روابط عمومی در چهارده گفتار ، به کوشش حسین نصیری و محمد خجسته نیا ، تهران : اداره کل تبلیغات ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) ، صص ۲۲-۷.
میرسعید قاضی، علی ( ۱۳۷۵)، « اولین کتاب و اولین دوره آموزش روابط عمومی » ، هنر هشتم ، ۳، پائیز ۱۳۷۵ ، ص ۹-۸۸ .
میزگرد ( ۱۳۷۷)، « آموزش دانشگاهی ” هنر هشتم “» ، کتاب سال روابط عمومی ، ص ۳۱-۲۶.
[۱] مدیر گروه آموزشی روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبایی – متن حاضر بخشی از سخنرانی ارائه شده در برنامه مجازی انجمن روابط عمومی استان اصفهان در روز ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ است.