از : حسن خسروی . مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل مدیریت دولتی ایران . بخش اول : در کشور ما مطابق اسناد بالادستی ، سه نوع ساختار در اشکال مختلف وجود دارد : دولتی ، خصوصی ، تعاونی بخش خصوصی و تعاونی ، متاسفانه از بخش دولتی بسیار تاثیر و تاثر میگیرند و حیات و بقای آنان به […]
از : حسن خسروی . مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل مدیریت دولتی ایران .
بخش اول :
در کشور ما مطابق اسناد بالادستی ، سه نوع ساختار در اشکال مختلف وجود دارد :
دولتی ، خصوصی ، تعاونی
بخش خصوصی و تعاونی ، متاسفانه از بخش دولتی بسیار تاثیر و تاثر میگیرند و حیات و بقای آنان به طرز شگفت انگیزی به اقدامات مدیریت دولتی وابسته است . اگر ساز مدیریت دولتی کوک باشد ، تا حدی هم خوش خوشان بخش خصوصی و تعاونی است و خدا آن روز را نیاورد که مدیریت دولتی در ایران ناکارآمد باشد . بخش خصوصی و تعاونی در چنان وضعیت نامساعد و شرایط عدم اطمینانی قرار میگیرند که بیا به دیدن ؟!؟
بودجه سیستم مدیریت دولتی برای سال ۱۳۹۸ به گونه ای تهیه و تصویب شد که دولتمردان با مشکلات ریز و درشت در حال دست و پنجه نرم کردن هستند . و از قضا بد اقبالی گریبان مدیریت دولتی را گرفت و در ابتدای سال ۱۳۹۸ سیل گسترده و بنیان افکن ، بر مشکلات و نابسامانیهای مدیریت دولتی افزوده و سردرگمی ها را دوچندان کرد . تا دیروز اگر تورم و نرخ ارز و بیکاری و قیمت طلا و رکود و… پاشنه آشیل مدیریت دولتی بود ، امروز شاهدیم که چگونه این سیستم ناکارآمد که نتیجه عدم شایسته سالاری ، رانت خواری ، فساد بانکی ، مالی و اداری و تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی و… بوده است با سیل ویرانگر ، زوایای گوناگون مدیریت دولتی را زمینگیر کرده که نه خود دولتمردان از روند امور راضی هستند و نه مردم و آسیب دیدگان .
مدیریت دولتی ایران با چالشهای اساسی در سال ۱۳۹۸ روبروست که ذیلا به برخی از آنها اشاره شده و تحلیل مختصری ارائه میگردد که امید است منصفانه مورد توجه قرار گرفته و کار درست انجام شود تا شاهد اثربخشی مدیریت دولتی باشیم .
۱- ساختار مدیریت دولتی ایران میبایست به سرعت و با دقت و بر اساس مطالعات تطبیقی باز تعریف و مهندسی مجدد شود . جالب است که یک عده افراد ناآگاه فکر میکنند هر روز باید مشغول تفکیک و یا ادغام وزارتخانه ها و سازمانها باشند تا کارآمدی حاصل شود . غافل از آنکه همین افراد ناکارآمد بوده و هستند که سیستم مدیریت دولتی را فشل و زیان ده و بی خاصیت کرده اند . تا جاییکه ما میدانیم و مطالعه کرده ایم ، سازمانها به خودی خود چیزی بیش از یک مشت آهن و آجر و مصالح نیستند و آنچه که به این سازه ها و ساختارها شخصیت و هویت و ارزش میدهد همانا افراد متخصص دانا و دلسوز و سالمی هستند که باعث میشود یک سازمان بشود شرکت اپل و یک سازمان بشود شرکت بنز و یک تیم فوتبال بشود بارسلونا و یک کشور بشود سوییس ؟!؟
۲ – مدیریت دولتی بایستی در سال ۱۳۹۸ تکلیف خود را با ” یارانه ها ” و ” خصوصی سازی ” مشخص و یکسره کند . متاسفانه نه خصوصی سازی باعث رفاه عمومی شد و نه یارانه ها موجب ایجاد و توزیع متناسب ثروت و بسط عدالت اجتماعی شد . در مقام و منزلت ناکارآمدی مدیریت دولتی همین بس که یارانه ۴۵۵۰۰ تومان در طول حدود ۱۰ سال دست نخورده باقی مانده و نتوانسته موجب بهره مندی موثر نیازمندان و دهک های پایین جامعه از ثروت عمومی گردد . همچنین ، جالب است که مدیریت دولتی در طول ۴۰ سال گذشته نتوانسته یک سامانه یکپارچه و جامع و مانعی را برای رصد آماری مردم داشته باشد که صد البته مدیریت دولتی از این نقیصه در رنج فراوان است . بالاخره ما نفهمیدیم آمار مرکز آمار ایران درست و قابل اتکاء و حقیقی است یا آمار بانک مرکزی یا هر دو یا هیچ کدام ؟!؟
پایان بخش اول . ادامه دارد …